محمدعلیشاه در خواجه نفس
- مشخصات
- مجموعه: مقالات
- منتشر شده در دوشنبه, 02 ارديبهشت 1392 20:49
- تعداد بازدید: 5189
نویسنده : عبدالقادیر آهنگری
چون خواجه نفس که در کرانهی شرقی دریای خزر قرار دارد برای مدتی کوتاه پایگاه محمد علیشاه قاجار قرار گرفته بود، آن محل توجه مرا بخود جلب کرد و تصمیم گرفتم با یکی از معمرین آن آبادی تماس بگیرم تا اگر ایشان خاطرهای دربارهی زمان اقامت محمد علیشاه در آنجا داشته باشد برایم بگوید تا آنرا به مجلهی وزین خاطرات که وظیفهی روشن ساختن گوشههای تاریک تاریخ معاصر ایران را دارد ارسال دارم. آن آرزو برآورده شد زیرا آقای حاج الیاس بکجانی که از معمرین و محترمین آن آبادی است معرفی شد و بنده از گنبد کاوس بسراغ وی به خواجه نفس رفته مطالب ذیل را از زبان او تهیه کردهام:
«با اینکه هفت سال بیشتر نداشتم از وقایعی که در محل ما اتفاق میافتاد تا حدی با خبر بودم زیرا خواجه نفس کوچک بود و خبرها زود منتشر میگردید.
در سال 1328 هجری محمد علیشاه از طریق کومش تپه به خواجه نفس آمد و اینجا را مرکز حکومت خود قرار داد.از ترکمنها نیز دعوت نمود که از حکومت او پشتیبانی نمایند.
ترکمنها که عادت دیرینهی شاهدوستی داشتند و خبر نداشتند که او آن کسی نیست که از ایشان بعلت این کمک قدردانی کرده و به حقوق اجتماعی آنان یعنی اجرای قانون و حکومت دموکراسی توجهی کند و دیگر رژیمهای قدیمی فرسوده شده و آنان نیز باید همانند مردم سایر کشورهای پیشرفته و آزاد دارای حق اجتماعی باشند. بعلت این بیخبری عدهای از ترکمنان که از آن تحولات بی اطلاع بودند دعوت وی را پذیرا شدند و ایشان از شرقیترین مناطق ترکمننشین ایران یعنی از گرگان گرفته تا خواجه نفس به کمک وی آمدند البته در آن دوره کسانی هم بودهاند که اوضاع را درک کرده و مخالف محمد علیشاه و استبداد وی بودهاند ولی جرأت ابراز عقیده نداشتهاند و اگر این جرأت پیدا میشد گرفتار میشدند.
محمد علیشاه به خواجه نفس آمد. در ساختمان شوخ حاجی(شیخی) که اکنون هم وجود دارد اقامت گزید و آنجا را مرکز فرماندهی خود قرار داد.
اولین اقدام مهم محمد علیشاه جنگ با سردار اکرم حاکم استرآباد بود. سردار اکرم شکست یافته دستگیر شد و او را به خواجه نفس آوردند و محمد علیشاه دستور داد که او را بقتل برسانند ولی خوانین ترکمن بخصوص شوخ حاجی میزبان شاه وساطت میکنند و بخاطر آنان سردار اکرم بخشوده میشود. چون سردار اکرم اظهار ندامت کرده بود محمد علیشاه وی را در مقام سابق خود باقی میگذارد بشرط اینکه از او تبعیت نماید و مالیاتی را که قبلا به تهران میفرستاد منبعد به خواجه نفس بفرستد.
در این ایام از طرف مجلس (مشروطه خواهان) یکی از بختیاریها بنام سردار ماهی(؟) مأمور جلوگیری از پیشروی محمد علیشاه میشود و بندر گز را مقر فرماندهی خود قرار میدهد. سردار ماهی برای مدتی به وظیفهی خود عمل کرده بندر گز را حفظ میکند طرفداران محمد علیشاه حدود یکی دو ماه اول را به شبیخون و غارت شبانه و آدم دزدی مشغول میشوند. گاهی یکی از افراد سردار ماهی را کشته و کلهی بریدهی او را به خواجه نفس میآوردند و در محلی معین میآویختند.
سپس حملهی قطعی به بندر گز آغاز شد. از طریق خشکی و دریا بر آنجا حمله کردند، هفت خان از خوانین ترکمن باعث شکست سردار ماهی شده بودند. اسم همهی آنان را بخاطر ندارم ولی آنهایی که بیاد دارم امانگلدی ایمر، قراچوپان یلقی، قربان شیخ، قربان هوکورد، و نفس سردار بودهاند. درین جنگ سردار ماهی شکستخورده تسلیم شد و از آن پس از طرفداران محمد علیشاه گردید، حدود ششماه که خواجه نفس پایگاه محمد علیشاه بود اغلب سرداران و خوانین مازندران از جمله سردار جلیل (حاکم ساری) علی اصغر خان(حاکم داغ مرز)،غایر خان(حاکم نوکنده) و سردار اکرم (حاکم استرآباد) و...به اطاعت محمد علیشاه درآمدند و حراج و مالیات را به خواجه نفس میفرستادند.محمد علیشاه از مالیاتی که در منطقهی نفوذ خود میگرفت حقوق طرفداران و مأموران خود را میپرداخت، البته وزیر مالیه او در آن هنگام حاجب الدوله نامیده میشد و سرداری کل سپاه را ارشد الدولیه بعهده داشت. همچنین او در آن هنگام بهمراه خود مشاوران روسی نیز همراه داشت.
محمد علیشاه پس از اینکه موقعیت خود را درین منطقه مستحکم کرد، طرفداران خود را برای باز پس گرفتن تخت از دست رفته به تهران فرستاد ولی نیروهای اعزامی او در حدود گرمسار شکست خوردند و ارشد الدوله فرمانده آنان کشته شد.
ترکمنها که سردار خود را از دست داده بودند فرار را برقرارتر ترجیح دادند. محمد علیشاه که از نقشهی خود نتیجهی دلخواه را نگرفته بود اندوهگین بود تا اینکه بنا به دستوری که از نیکلای دوم میرسد مجبور به مراجعت به روسیه میگردد. چندی قبل از حرکت او کشتیهای روسی در نزدیکی خواجه نفس پهلو میگیرند و محمد علیشاه شبانه با آن کشتیها ایران را ترک میکند. محمد علیشاه در مدت اقامت خود تا هنگام حرکت مبلغ 18 هزار تومان به شوخ حاجی بدهکار بود. او یکروز قبل از ترک خواجه نفس به شوخ حاجی میگوید که باید برود بهمین جهت حاجب الدوله مسئول امور مالی محمد علیشاه با شوخ حاجی تصفیه حساب می کند و تمام بدهی محمد علیشاه را به شوخی حاجی میپردازد.
پس از رفتن او طرفداران ترکمن وی که از نقاط مختلف ترکمن صحرا به خواجه نفس آمده بودند،متفرق شدند و خواجه نفس دورهی آرامی را آغاز کرد.
مجله خاطرات وحید، اسفند 1353 - شماره 41
به نقل از:
www.noormags.com