ترکمنستان: باورها و فرهنگها
- مشخصات
- مجموعه: مقالات
- منتشر شده در جمعه, 20 ارديبهشت 1392 18:26
- تعداد بازدید: 4710
نویسنده: ابراهیم حسن بیگی
مقدمه:
مردم ایران طی قرنها همزیستی با ترکمنها در حافظهء تاریخی خود شناخت جامع و کاملی از این قوم دارند. امروز ایرانیها ترکمنها را مردمانی شریف،نجیب و صبور میشناسند که در شمال شرقی ایران و در دشت ترکمن صحرا با زمین و اسب و قالی نسبتی دیرینه دارند و با دوتارهایشان اشعار عرفانی مختومقلی فراغی را در روح و جان صحرا ترنم میبخشند.
ترکمنها در گذشتههای دور''اغز‘‘یا''اغوز‘‘نامیده میشدند.نسبت آنها به جد اساطیریشان''اغوزخان‘‘ بازمیگردد.''در اینکه چرا آنها ترکمن نامیده میشوند، دلیل قانعکنندهای وجود ندارد.تنها در کتب قدیمی به این مطلب برمیخوریم که ترکمنها در جواب تو کی هستی؟میگفتند''ترک من‘‘یعنی من ترکم و نیز گفته شده است که لفظ ترکمن برای تمایز آنها از ترکها به آنها داده شده است که نخست،ترکمانند، بوده و در اثثر کاربرد در طی زمان و بهمرور به ترکمن تغییر شکل یافته است.1‘‘
ترکمنها قرنها با ایرانیها در یک سرزمین مشترک زیستهاند و علایق و مشترکات تاریخی و فرهنگی بسیاری دارند.حتی در گذشتههای بسیار دور پادشاهان ترکمن جزو سلاطین مقتدر ایران بودهاند. از میان آنها میتوان به حکومت سلجوقیان ترکمن اشاره کرد.
مرزبندیهای جغرافیایی اخیر و افول قدرت در حکومت قاجار سبب شد که روسیه تزاری با لشکرکشی به مناطق ترکمننشین،سرزمین سکونت بسیاری از ترکمنها را به خاک خود الحاق کند.بعدها،پس از انقلاب کمونیستی در روسیه و ایجاد جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی،جمهوری ترکمنستان وابسته به اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شد.حدود سه میلیون ترکمن مناطق ترکمننشین در ترکمن صحرای ایران سکنا گزیدند و علاوه بر این،قریب یک میلیون ترکمن نیز در عراق و سوریه و افغانستان ساکن شدند.
پس از فروپاشی شوروی در سال 1991،جمهوری ترکمنستان بهعنوان کشوری مستقل بهوجود آمد و ترکمنها بعد از قرنها توانستند سرزمین و حکومتی مستقل ایجاد کنند.ترکمنهای این سرزمین،علیرغم تسلط بیچونوچرای نظام کمونیستی،توانستهاند بسیاری از آداب،رسوم و سنن مربوط به خود را حفظ کنند.اما فرهنگ اداری و اجتماعی آنها همچنان متأثر از ساختارهای نظام پیشین است و این امر ترکمنها را همچنان از ترکمنهای ایران متمایز میکند.
در این مقال سعی خواهد شد به گوشهای از این فرهنگ اشاره کنیم،بدوناینکه قصد داشته باشیم با بد یا خوب شمردن آنها به مسند قضاوت بنشینیم؛ اما پیش از ورود به بحث نگاهی کوتاه به این تجمهوری خواهیم داشت.
ترکمنستان در یک نگاه
قوای روسیه،در سال 1881 به فرماندهی ژنرال ''اسکوبلیف‘‘،حملهء شدیدی را علیه ترکمنها تدارک دیدند. این حمله در سال 1885 باعث درهم شکستن نیروهای ترکمن و تصرف منطقه توسط روسها شد.حدود یک قرن ترکمنها تحت سلطه روسها بودند،تا اینکه پس از فروپاشی شوروی سابق در سال 1991،جهان موجودیت کشور مستقلی به نام ترکمنستان را به رسمیت شناخت.
ترکمنستان کشوری پهناور است و 100/488 کیلومتر مربع وسعت دارد و دومین کویر بزرگ جهان به نام کویر''قره قوم‘‘،با وسعت 000/350 کیلومتر مربع،در این کشور قرار دارد.در واقع فقط حاشیههای مرزی کشور قابلسکونت هستند که بیش از 5 میلیون نفر در آنها زندگی میکنند. ترکمنستان در شمال شرق ایران حدود 1000 کیلومتر با ایران مرز مشترک خاکی دارد.پایتخت آن،عشقآباد،در 35 کیلومتری بخش باجگیران ایران واقع است.این کشور مخازن مختلف معدنی،نفت،گاز،محصولات کشاورزی،پنبه،گندم و فرآوردههای پوستی دارد.با این حال،پیش از استقلال از کشورهای فقیر شوروی سابق محسوب میشد.این کشور در 10 سال اخیر رشد اقتصادی قابلتوجهی داشته است؛به طوریکه تولید محصول گندم آن از 000/350 تن به دو میلیون و 250 هزار تن در سال 2002 افزایش یافته است.
بیش از 90 درصد جمعیت ترکمنستان،ترکمن و بقیه روس،آذری،ازبک،ارمنی و تاجیکاند.تعداد کمی هم از ایرانیها،که سالها پیش به این کشور مهاجرت کردهاند،جزو ساکنان ترکمنستان محسوب میشوند.ساختوساز در شهرهای بزرگ،بهویژه عشقآباد،طی 10 سال اخیر ادامه یافته است و اغلب شرکتهای ترکیهای و فرانسوی طرف قراردادهای اقتصادی کلان با کشور ترکمنستان هستند. سهم ج.ا.اسلامی ایران،علیرغم همسایگیاش با این کشور،بههیچوجه چشمگیر و قابلتوجه نیست و به کمتر از یک میلیارد دلار در سال میرسد.
ترکمنها همگی مسلمان،سنی و حنفیمذهبند. ترکمنستان حدود 50 هزار شیعه نیز دارد که اغلب آذری، ایرانی،کرد و بلوچند.در سال 1911 تعداد 411 مسجد در ترکمنستان وجود داشتند که پس از استقرار حکومت کمونیستی همهء مساجد تخریب شدند یا تغییر کاربری دادند. پس از استقلال،بهدلیل گرایش مردم به دین،تعداد بسیاری مسجد در سراسر ترکمنستان بنا شدند.مساجد عشقآباد، که اغلب توسط ترکیه،امارات متحده عربی،ازبکستان و حتی فرانسوییها ساختهشدهاند،از زیباترین مساجد این کشورند و تنها مسجد شیعیان این شهر،یعنی مسجد امام رضا(ع) که در مراسم مختلف مذهبی یکی از پرجمعیتترین مساجد عشقآباد است،مسجدی کوچک است که ایرانیان مقیم همهساله گوشههایی از آن را ترمیم میکنند و گسترش میدهند.
در قانون اساسی ترکمنستان هیچ دینی بهعنوان دین رسمی مردم اعلام نشده و تأکید دولت بر جدایی دین از سیاست است.کلیهء امور مذهبی در این کشور زیر نظر شورایی، به نام شورای دینی وابسته به ریاست جمهوری،انجام میشوند و نمایندهء رییس جمهوری در این نهاد نقش کلیدی و تعیینکنندهای دارد.
دولت ترکمنستان 15 روزنامه و هفتهنامه منتشر میکند. در این کشور 3 شبکهء تلویزیونی فعال هستند.ساعاتی از روز نیز شبکههایی از تلویزیون روسیه و ترکیه برنامههای خود را در ترکمنستان پخش میکنند.در سالهای پیش از استقلال، در ترکمنستان مراکز علمی و دانشگاهی فعالیت بسیاری داشتند،اما امروز دانشگاهها با حذف رشتههای کارشناسی ارشد و دکترا تنها تا مقطع کارشناسی آموزش میدهند. مدت تحصیل در مدارس این کشور نیز تا سطح دیپلم متوسطه 10 سال است.
فعالیتهای آًّوزشی ترکیه و امریکا در ترکمنستان بسیار گسترده هستند و هرساله جوانان و علاقهمندان ادامه تحصیل در خارج به مراکز آموزش عالی امریکا،ترکیه،روسیه و کشورهای مشترکالمنافع مراجعه میکنند و تعدادی از آنها ذیرفته میشوند.علاوه بر این،مدارس و دانشگاههای ترک-ترکمن با مدیریت مشترک ترکها و ترکمنها بسیار فعالند.یک مدرسهء بینالمللی امریکایی نیز با شهریهء هنگفت 11 هزار دلار در سال در این کشور دایر است.
آموزش زبان فارسی در برخی از مدارس ترکمنستان رواج دارد و رایزنی فرهنگی سفارت ج.ا.اسلامی ایران نیز با تأسیس کلاسهای آموزش زبان فارسی در عشقآباد و شهر ترکمنآباد(چارجو)تنها به بخشی از نیازهای علاقهمندان به فراگیری زبان فارسی پاسخ مثبت میدهد.
روزهای شنبه
روزهای شنبه و یکشنبه در ترکمنستان تعطیل رسمی هستند.اما در روزها شنبه همهء کارکنان دولت موظفند در محل کار حاضر شوند و به نظافت عمومی محیط کار خود بپردازند.به این عمل''سبوتنیک‘‘میگویند که مشتق از کلمهء روسی''سوبوتا‘‘بهمعنی''شنبه‘‘است.
در این روز کارمندان موظفند اتاقهای کار و بخشهای عمومی اداره،از قبیل راهروها،توالت،باغچه و حیاط اداره،را نظافت کنند.این عمل باعث میشود ادارههای دولتی از تعداد نیروهای خدماتی خود بکاهند و کارمندان در نگهداری و بهداشت محیط خود احساس مسئولیت کنند.در این روز کارمندان بدونلحاظ کردن مقام اداری در نظافت عمومی شرکت میکنند.
تاریخ کار در روزهای شنبه به ایام پس از پیروزی انقلاب کبیر روسیه و تشکیل حکومت سوسیالیستی ب رمیگردد. این قانون به دستور لنین و برای آبادانی و برطرف کردن خرابیهای حاصل از درگیریهای انقلاب،افزایش تولید و پاکسازی محیط کار مقرر شد.
در ایام حکومت سوسیالیستی شوروی سابق تابلوی نقاشیای از لنین در ادارات دولتی نصب میشد که او را در حال حمل تنه تنومند درختی نشان میداد.این تابلو یادآور شرکت وی در مراسم''سبوتنیک‘‘است.بعدها در دوران فروپاشی شوروی این تابلو دستاویزی برای نمایشهای طنز در تئاترها و حتی تلویزیون روسیه شد و هنرپیشهای که نقش لنین را ایفا میکرد،هرازچندگاه در مناطق مختلف با کنده درختی بر شانه از یکسوی صحنه به طرف دیگر میرفت.
البته احتمال دارد در انتخاب روز شنبه برای کارهای عمومی انگیزههای مبارزه با اعتقادات قوم یهود نیز نهفته باشد که کار کردن در روز شنبه را گناه میشمارند.
در دوران حکومت برژنف تلاش میشد همهء اهداف و شعارهای حزب کمونیست به اجرا درآیند.بنابراین،روزهای سبوتنیک نیز بهعنوان یک سنت باقیمانده از لنین با دقت هرچه تمامتر اجرا میشد.
البته عصر برژنف دوران ظهور قشرهای مرفه اداری و رؤسای تشکیلات حزبی نیز بود و مسئولان کشوری راحتطلبی،رفاه و آسایش را به کار و آبادانی ترجیح میدادند. بههمیندلیل با عدمحضور خود در مراسم روز شنبه طبقات پایین اداری را نسبت به برنامههای روز سبوتنیک بیانگیزه کردند و اجبار و ناخواستگی را به جای رغبت و میل روزهای اول انقلاب بهوجود آوردند.
بعد از فروپاشی حکومت شوروی،این سنت همچنان در همه جمهوریهای سابق پابرجاست.البته در ترکمنستان به آن رنگ ملی دادهاند و نامش را روز''یاوار‘‘گذاشتهاند.این واژه مشتق از کلمه یاور،یاری رساندن و همیاری است.
از قدیمالایام در بین ترکمنها مراسم یاوار برگزار میشد. مردم دستهجمعی برای برداشت غلهء همسایه یا به اتمام رساندن خانهسازی به یاری کسانی میشتافتند که توانایی لازم برای اتمام این نوع کارها را نداشتند.این سنت به صورت محدود و بهشکل محلی و مردمی برگزار میشود، اما بهنظر میرسد سبوتنیک کمی مردمگریز باشد و انگیزههای مردمی برای حضور در انجام این مراسم جمعی بهتدریج کمتر شده است.بههرحال،دیدن کارمندان یک اداره،بدونرعایت سلسله مراتب اداری،رییس و مرئوس،در حال کاری دستهجمعی جالب است و این فکر را که میگوید: ''بریز و بپاش تا دیگری جمع کند‘‘از بین میبرد.
فصل پنبه پس از گندم
بیشتری تولید ترکمنستان پنبه است و هر سال دولت تلاش میکند تا تولید پنبه را افزایش دهد،اما چون چیدن پنبه به صورت مکانیزه ممکن نیست و چیده نشدن محصول پنبه در مدت معین موجب از بین رفتن آن میشود،دولت با بسیج عمومی مردم،دانشآموزان و دانشجویان آنها را در چیدن پنبه مشارکت میدهد.به این شکل که در ایام چیدن پنبه همهء مدارس و دانشگاهها(بهجز شهر عشقآباد)تعطیل میشوند،دانشآموزان و دانشجویان همراه معلمان و استادان خود به مزارع پنبه میروند و در مدت کمتر از یک ماه پنبه مزارع را میچینند.از سوی دیگر،دولت تعدادی از کارمندان خود،کارگران کارخانهها و حتی صاحبان مغازه و شرکتهای تولیدی را در این امر شریک میکند.شانه خالی کردن از این کار جرم است و مشارکت فعالانه موجب تشویق و گرفتن جایزه میشود.
این برنامه مخصوص جمهوری ترکمنستان نیست و سنتی است که از حکومت شوروی سابق برجای مانده است. هر جمهوری در جمعآوری محصول عمدهء خود این برنامه را به اجرا میگذارد.مثلا در روسیه فصل برداشت سیبزمینی و کلم،در قزاقستان فصل درو گندم و در ازبکستان و ترکمنستان فصل برداشت پنبه مشمول این حرکت عمومی میشدند.
در دوران حکومت شوروی سابق براساس برنامههای پنج ساله تولیدی و توسعهء سوسیالیستی رؤسای حزب برنامه و پلان تولید محصول را مشخص میکردند.مثلا کشوری که در سال گذشته 10 میلیون تن تولید پنبه داشته است باید در سال جدید 11 میلیون تن تولید کند تا سقف تولید 15 میلیون تن طی 5 سال تحقق یابد.بنابراین،رؤسای حزب و مسئولان کشور در هر جمهوری تلاش میکردند تا با تحقق این امر و افزایش تولید از مزایای آن،از جمله نشان افتخار تولیدکنندهء قهرمان،بهرهمند شوند.بههمین دلیل،طی برنامهای زمانبندی شده دانشآموزان، دانشجویان،کارگران و کسبه را به کشتزارها میبردند تا افزایش تولید با برداشت بهموقع دچار نقصان و کاستی نشود.این سنت امروزه در ترکمنستان و سایر جمهوریهای شوروی سابق اجرا میشود.زیرا در این کشورها هنوز مالکیت عموما دولتی است.لبته دولت میتواند با افزایش نقش تشویقی،مشارکت داوطلبانه اقشار مختلف مردم را جلب کند.این حرکت نیز نوعی باور سنتی ترکمنهاست که با اجرای صحیح آن میتوان تولید را افزایش داد و بازدهء کاری اقشار مختلف جامعه را بالا برد.
تابستان در قشلاق:
معلمها در اغلب کشورهای جهان تابستانی فارغ از دغدغهء محیط کار را سپری میکنند.هیچ قشری از اقشار جامعه را سراغ نداریم که هر سال حدود 2 الی 3 ماه را در محیط کار خود حاضر نشود و درعینحال حقوق و مزایای آن را نیز دریافت ند.حتی کارگران و کارمندان دارای مشاغل سخت نیز مشمول این قانون نیستند.معلمی کاری سخت و طاقتفرسا،در مقایسه با مشاغل سخت دیگر،نیست،اما شعور اجتماعی بشر در جوامع مختلف معترف است که معلم باید فرصت مطالعه و بازنگری در روشها و فعالیتهای تعلیمی خود را داشته باشد.بهعلت اهمیت شغل معلمی و به این دلیل که فرزندان همهء خانوادهها بهنوعی با معلم سروکار دارند و نقش او را در ساختار تربیتی فرزندان خود مؤثر میدانند، تعطیلی سه ماهه را بهعنوان یک قاعده پذیرفتهاند.البته،در برخی کشورها معلمان مجبورند برای تأمین معاش خود تابستانی پرکار و پرمشغله را پشت سر بگذارند و در فصل مدرسه تن خسته خود را به کلاسها ببرند.در مجموع،باید پذیرفت که شغل معلمی بهدلیل شرافت و قداستی که دارد، بیدلیل مشمول این استراحت چند ماهه نشده است.
اما در ترکمنستان اوضاع کمی فرق میکند.در واقع، معلمها و استادان دانشگاهها تابستان به ییلاق نمیروند و موظفند در مدرسه حضور یابند.آنان در فصل تابستان علاوه بر انجام امور ثبتنام دانشآموزان در نظافت مدرسه،تعمیر خرابیها،رنگآمیزی کلاسها و صندلیها،گلکاری و نگهداری باغچههای مدرسه مشارکت میکنند.
معلمها در این فصل لباس کارگران را بر تن میکنند و به عنوان یک وظیفه،که در قبال آن حقوق دریافت میکنند،به کار خدمات مدرسه میپردازند.نگارنده در ملاقاتی که با چند تن از معلمان داشتم از تعطیلی تابستانی معلمان در ایرا صحبت کردم.آنها ناباورانه اظهار داشتند:چگونه معلمها بدون اینکه کاری انجام دهند حقوق میگیرند و دولت با پرداخت هزینههای دیگر به کارگران ساختمانی،تعمیرات مدارس تعمیر میکند.
یکی از معلمها با خنده گفت:پس شما دولت ثروتمندی دارید.خوشبهحال معلمهای ایرانی که سه ماه تابستان را میخورند و میخوابند.این البته،ربطی به کشور ترکمنستان ندارد.
هندوانههای طبی
یکی از دستاوردهای حکومت کمونیستی در جمهوریهای شوروی سابق از بین بردن رتبه و درجات شغلی و صنفی بود.یعنی از نظر حقوق اداری و اجتماعی بین طبقات مختلف بهظاهر هیچ اختلافی وجود نداشت. بعد از برقراری حکومت شوروی سابق تلاش شد تا همهء اصناف و مشاغل از حقوق اجتماعی،دستمزد کار و شرایط معیشتی یکسانی برخوردار شوند و فاصله و اختلاف دیرین -بهاصطلاح یقهسفیدها و یقهآبیها-را از بین ببرند. این مسئله موجب رایگان شدن بعضی خدمات،از جمله خدمات پزشکی و دیگر خدمات اجتماعی،شد اما منجر به پایین آمدن کیفیت آن خدمات و متوقف ماندن پیشرفتهای علمی و هنری شد.البته،برطرف کردن اختلاف طبقاتی دیرینهء کارگران فکری و کارگران فیزیکی موضوعی نبود که بهسادگی حل شود.حتی خود مارکس نیز گفته بود: ''همه نوع کار و زحمت بشری ار بر حسب مقدار ساعاتی که صرف انجام آن شده است میتوان محاسبه و ارزشگذاری کرد غیراز کارهای هنری و ادبی‘‘.باوجود این،حزب کمونیست قادر نبود بهلحاظ پرداخت دستمزد بین کارگران و هنرمندان تمایزی قایل شود.بنابراین،در دوران حکومت شوروی سابق کارگران چرخهای عظیم صنایع مختلف را به گردش درمیآوردند،هنرمندان و صاحبان فکر و اندیشه نیز در ایجاد خلاقیت تحلیل رفتند و هنر و ادبیات روسیه تزاری،که سرآمد هنر و ادبیات جهان بود،بهدلیل همین روش یکسانسازی دچار رکود و شکستی جبرانناپذیر شد. در دوران حکومت شوروی سابق کمتر نویسنده،شاعر، سینماگر،نقاش و موسیقیدانی به عرصههای جهانی راه یافتند.
باوجود فروپاشی شوروی سابق،آزادسازی نسبی اقتصادی و تلاش در جهت خصوصیسازی مشاغل هنوز هم مشکل معیشت اجازه بروز خلاقیتهای ناب هنری و پژوهشهای علمی را نمیدهد.
امروز نیز در اغلب جمهوریهای شوروی سابق،از جمله ترکمنستان،یکسانی حقوق برای کارمندان دولت بهقوت خود باقی است.دکتر،مهندس و استاد دانشگاه همان حقوقی را میگیرند که کارگر،مکانیک،نجار،بنا و رفتهگر دریافت میکنند.پزشکان،مهندسان،صاحبان فکر و اندیشه معترضند که حقوقشان کفاف زندگیشان را نمیدهد،اما هیچ پزشک و مهندسی نمیگوید چرا
حقوق من به اندازهء حقوق کارگر و کارمند است.از سوی دیگر،نکتهء بسیار جالب این است که شخصیتهای علمی هیچ ابایی ندارند که برای تأمین معاش خود دست به کارهای خدماتی دیگر بزنند.بهعنوان مثال،ممکن است پزشکی در اوقات فراغت خود در بازار شهر هندوانهفروشی کند یا پروفسور و استاد دانشگاه در میدان ترهبار سبزی بفروشد.نگارنده شاهد بوده که خانم پزشک متخصص و جراح قلب در منزل یکی از آشنایان به عنوان کارگر کار میکند.آنها این نوع کارها را کسرشأن خود نمیدانند و اعتراض نمیکنند.
در این کشور بسیاری از مشاغل تافته جدابافته نشدهاند و افراد علیرغم متفاوت بودن شغل و بازدهشان از حقوق اجتماعی یکسان برخوردارند.
زمزمههای عاشقانه
ترکمنهای مسلمان،در دین خود راسخ و پابرجایند.به همین دلیل،تسلط چند دههء کمونیستها اعتقادات دینی مردم را متزلزل نکرد.این در حالی است که آنان بنای حکومت خود را در جمهرویهای مسلماننشین بر از بین بردن باورهای دینی مردم قرار داده بودند و مردم مجبور بودند بسیاری از آداب و رسوم مذهبی را در خفا انجام دهند.برای بسیاری از تحلیلگران موجب تعجب بود که چگونه پس از فروپاشی شوروی در کشوری چون ترکمنستان،که ظاهرا هیچگونه ساختار دینی وجود نداشت،ناگهان هزاران نفر اهل نماز،قرآن و آداب دینی خودی نشان دهند و بسیاری بتوانند در مساجد نوساخته امام جماعت شوند یا حتی برخی از مردم عادی در صفهای نماز جماعت قرار گیرند بدوناینکه پس از فروپاشی برنامهء خاصی برای آموزش مبانی دینی تدارک دیده شده باشد.
خیزش چشمگیر دینی در سالهای اولیه استقلال نشان داد که مردم علیرغم ممنوعیت چند دهه توانستهاند اعتقادات دینی خود را حفظ کنند و پس از استقلال آن را بروز دهند. بعدها مشخص شد بسیاری از مردم ترکمن در سالهای اختناق کمونیستی نماز میخواندند،روزه میگرفتند و اعمال دینی را کاملا انجام میدادهاند.جدا از انجام این نوع فرایض،سایر شعایر دینی،از جمله نذر و نیاز،دادن صدقه،زیارت قبور اهل دل،برپایی اعیاد دینی،مانند عید قربان و فطر،و دهها فریضه دینی دیگر از دیرباز در بین ترکمنها رواج داشتهاند.در سالهای پس از استقلال،این شعایر و فرایض به صورت آشکار و گستردهتر خودنمایی کردند.
در ترکمنستان مردم علاقهء عجیبی به زبارت قبور بزرگان دینی دارند.از جمله،زیارت قبر امام هشتم در مشهد که ترکمنها به آن''قزال امام‘‘،یعنی امام طلابیی،میگویند.نگارنده ترکمنهای بسیاری را دیده است که با ذوق و شوق فراوان از رفتن به مشهد و زیارت قبر امام رضا(ع) سخن میگفتند. آنهایی که توان سفر به ایران،سفر حج و...را ندارند به زیارت قبور سایر بزرگان دینی میروند که مزار آنها در ترکمنستان هستند،از جمله آنها زیارت قبر ابو سعید ابو الخیر، شیخ نجم الدین کبری و خواجه یوسف همدانی هستند
مردم در طول هفته،بخصوص روزهای شنبه و یکشنبه که تعطیلات هفتگی هستند،از نقاط مختلف کشور به مزار این عرفای شناختهشده میروند،با پخت و تقسیم غذا ''خدایولی‘‘، یعنی صدقه،میدهند و قرآن میخوانند.دادن خدایولی منحصر به قبور اهل دل نیست و در مناسبتهای مختلف مذهبی،از جمله اعیاد قربان و فطر،مراسم ترحیم در شبهای سوم و چهلم و سال میت و...،این سنت حسنه دیده میشود.
یکی از زمزمههای عاشقانه ترکمنها نذر و نیاز است.در نزدیکی عشقآباد شهری به نام''آنو‘‘وجود دارد که در کنار شهر مدفون شده تاریخی''آنو‘‘واقع شده است.در کنار این شهر تاریخی بقایای مسجدی ویرانشده جلب توجه میکنند و در مقابل سردر این مسجد قبری است که میگویند متعلق به یکی از اولیای خداست که به سید جمال الدین مشهور است.ترکمنها اعتقاد دارند با توسل به این سید،بسیاری به خواستههای خود رسیدهاند.مردم با چیدن چند آجر روی هم،دخیل بستن پارچه،قفل و چوب به در و دیوار مسجد مخروبه و قرار دادن سنجاق، شانه،پستانک و قنداق بچه خواستههای خویش را مطرح میکنند.آنان به امید برآورده شدن نیازهای خود هفتهای یک بار به زیارت میآیند و به رازونیاز مشغول میشوند. چنین صحنهای را بر مزار دیگر اولیاء خدا نیز میتوان دید. این اعتقاد منحصر به سالهای پس از استقلال نیست و مردم میگویند چون چنین مراکزی اغلب دور از دسترس نیروهای دولتی بودهاند به صورت مخفیانه به این اماکن میآمدند و اعتقادات خود را بروز میدادند.
نصب پوستر و برچسبهایی که در آنها دعا و آیات قرآنی نوشته شده،در منازل و اتومبیلهای شخصی ترکمنها امری عادی است.یکبار که به منزل یکی از ترکمنها رفته بودم،با مشاهده عکس حضرت امام بر دیوار منزلش این تصور به وجود آمد که او برای خوشآمد من این عکس را بر دیوار منزلش نصب کرده است.اما وقتی علت را پرسیدم،در حالی که چشم از عکس امام برنمیداشت،گفت:''من این عکس را سالها پیش که رییس جمهوری ایران،هاشمی رفسنجانی به ترکمنستان آمده بود،تهیه کردم و آن را همان وقت به دیورا منزلم چسباندم.چون چهرهء نورانی و روحانی وی به من قوت قلب و به سفرهام برکت میدهد.
در چنبرهء خرافات
خرافات اغلب حاصل بدفهمی دین و کجاندیشی در حوزهء باورهای دینی است و در بسیاری از موارد هم ربطی به دین نداشته و محصول اعتقادات غیردینی است.در بسیاری از کشورها،حتی کشورهای پیشرفته،مردم در چنبرهء خرافات گرفتار میشوند؛خرافاتی که گاهی برای آنها مضر و منشای مشکلات خانوادگی و اجتماعی هستند. گاهی نیز بودن یا نبودن آن خرافات تأثیری در زندگی اجتماعی آنها ندارد.میزان خرافات در زندگی مردم به تمدن و پیشرفتهای صنعتی در جوامع بشری بستگی دارد.باوجود این نمیتوان وجود خرافات در جوامع پیشرفته را انکار کرد و آن را تنها به مردم کشورهای توسعهنیافته، چون کشورهای افریقایی یا آسیای شرقی،نسبت داد، ترکمنها معتقدند بسیاری از خرافات موجود در بین آنها متعلق به روسها هستند و آنها در پیشینهء تاریخی خود نشانی از این خرافات ندارند.فراوانی گونههای خرافی نیز مبین این نکته است.با این حال،وجود خرافات در ترکمنهای قدیم را نیز نمیتوان منکر شد.
وجود برخی خرافات میام ترکمنها آسیبی به رفتارهای اجتماعی آنها نمیزند.این خرافات امروزه در بین اقشار مختلف مردم،اعماز ترکمن،روس،ارمنی و حتی ایرانیهای مقیم،از سالهای قبل دیده میشوند.در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم:
1.عبور گربه سیاه از مسیر شخصی شگون ندارد.
2.بعد از رفتن کسی به مسافرت،آستانهء منزل نباید بلافاصله جارو شود،زیرا باعث برگشت فوری شخص مسافر میشود.این در موردی است که فرد مسافر برای کار و امرار معاش به مسافرت میرود و اقامت طولانی وی به نفع خانواده است.
3.ریخته شدن نمک روی سفرهء غذا و نیز تمیز کردن با کاغذ موجب اختلاف و نزاع خانوادگی میشود.
4.جارو کردن در شب شگون ندارد.
5."برعکس پوشیدن لباس‘‘موجب کتک خوردن صاحب لباس میشود.
6.فروش شیر،ماست و هرچیز سفید دیگر در شب شگون ندارد.
7.نباید پول را در شب دستبهدست کرد.یعنی در ازای کاری یا فروش چیزی در شب نباید پول را از دست طرف مقابل گرفت.فرد باید پول را روی میز بگذارد و گیرنده آن را بردارد.
8.خارش کف دست چپ نشانهء بهدست آوردن پول است.خارش کف دست راست نشانهء از دست دادن پول است.
9.گذاشتن جارو به شکلی که دستهاش به طرف پایی قرار گرفته باشد شگون ندارد.
10.برعکس گذاشتن لباس در جالباسی اسرار صاحب لباس را فاش میکند.
11.برخورد کردن با شخصی که سطل پر در دست دارد نیکو و با فردی که سطل خالی در دست دارد نامطلوب است.
12.دم در ورودی اتاق ایستادن و احوالپرسی کردن شگون ندارد.فرد باید به اتاق داخل شود،دست بدهد و احوالپرسی کند.
جشنها
انسان موجودی است که طالب شادی است و از وقوع مصایب،رنج و ناراحتی گریزان است.میزان تحقق شادی با روابط خانوادگی،اجتماعی،سنتها،باورهای تاریخی و فرهنگی ارتباط مستقیمی دارد.بههمینسبب،بشر از دیرباز به مناسبتهایی که در آن شادی رکن اصلی است دلبستگی خاصی نشان داده است.وجود جشنها و اعیاد مختلف در زندگی انسان و تأکید به استمرار و پایداری آنها مبین این نکته است که ما طالب لحظههای شادیم.
در دنیای کنونی و در جوامع مختلف،بویژه در جوامعی که انسان گرفتار سختافزارهای صنعتی و زندگی پرکار و پرمشقت است،دستیابی به شادی او را گرفتار شادیهای کاذب و مغایر با شئون انسانیاش میکند.امروزه،در جوامع بشری،بخصوص جوامع بهاصطلاح مترقی و پیشرفته،مراکز مختلفی در تلاشند تا لحظههای انسان خسته از کار و تلاش را با شادی قرین کنند.جنبههای تخریبی این شادیهای کاذب بر کسی پوشیده نیستند،اما باز اهد گسترش و افزایش ابزارهای مخرب شادیآفرینیم.
ترکمنها اصولا مردمانی شادیدوستند.آنان از دیرباز جشنها و اعیاد مختلفی را در فرهنگ خود داشتهاند که بسیاری از آنها امروز نیز بهعنوان جشنهای ملی موردتوجه قرار میگیرد.
امروزه،در تقویم سالانهء جمهوری ترکمنستان جشنهایی را شاهدیم که مردم ترکمن در آن مشارکت میکنند و به تناسب نوع جشنها آنها را گرامی میدارند.عید نوروز،جشن سال نو میلادی،جشن پرچم،جشن گرامیداشت آب،جشن گرامیداشت اسب اصیل ترکمنی،سالروز پیروزی بر فاشیسم،روز رستاخیز و وحدت ملی،سالروز گرامیداشت شعر،جشن فرش ترکمنی،جشن غله،جشن خربزهء ترکمنی،جشن ترانههای سنتی ترکمن،جشن استقلال ترکمنستان،جشن تندرستی،روز دانشجو،جشن محصول، جشن همسایه،جشن سالروز بیطرفی ترکمنستان،عید قربان و عید فطر از جمله جشنهایی هستند که از یک تا چند روز بهعنوان تعطیل رسمی در تقویم ترکمنستان ثبت شدهاند.
در میان این جشنها،نوروز و اعیاد قربان و فطر 3 روز، سالروز استقلال ترکمنستان 2 روز و سایر جشنها یک روز تعطیل هستند.
ترکمنها علاقهء زیادی به برگزاری جشن تولد دارند. برپایی آن منحصر به سن خاصی نیست و حتی پیرمردها و پیرزنها نیز طی مراسمی خانوادگی تولد خود را جشن میگیرند.کارمندان و کارگران عادت دارند،علاوه بر جشن تولد در منزل،با دادن کیک همکاران را از تولد خود مطلع میکنند.علاوه بر این،برگزاری دهگانهای سال عمر، همچون پنجاه سالگی،شصت سالگی و دهگانهای سال ازدواج،که بهترتیب به سالهای برنزی،نقرهای و طلایی مشهور هستند وجود دارند.اینها هم از رسوم روسها هستند و ترکمنها پیش از حاکمیت شوروی چنین جشنهایی نداشتهاند.
ترکمنها در سالهای پس از استقلال،اهتمام خاصی در برگزاری جشن''آق قویون‘‘صورت دادهاند.این جشن در سن 63 سالگی و مصادف با عمر پیامبر اسلام برای افراد برگزار میشود.این جشن نسبت به سایر جشنهای دهگانی و جشن تولد مفصل برگزار میشود و شخص با اطعام فراوان و دعوت از عموم مردم،ادیگران را در شادی خود سهیم میکند.
پینوشت:
(1). عسگری،اصغر.''ایرانیان ترکمن‘‘.تهران،اساطیر،بی تا.
http://www.noormags.com
نشریه: فرهنگ و هنر » چشم انداز ارتباطات فرهنگی » خرداد 1384 - شماره 16