یوموت

مجموعه: طوایف ترکمن
منتشر شده در جمعه, 02 فروردين 1392 21:37
تعداد بازدید: 1215

 

یوموت Ýomut

تحقیق از: محمود عطاگزلی

یوموت یکی از طوایف بزرگ ترکمن است که به یوموت‌های غرب (= شاقَدَم) و یوموت‌های شمال (داش‌حوْووُض) تقسیم می‌شوند. جمعیت زیادی از این طایفه در ترکمن صحرای ایران (در ناحیه اترک-گرگان) و تعداد کمی در افغانستان و قره‌قالپاقستان سکونت دارند.

نام «یوموت» با وجود اینکه بسیار قدیمی است ولی به نظر می‌رسد که در قرون میانه، بسیار بعد از ویرانگری و قتل‌عام مغول (در قرن 12 م.) به شکل طایفه درآمده باشد، چرا که در کتاب «شجره تراکمه» ابوالغازی (قرن 16 م.) به نام یوموت به عنوان یک طایفه برنمی‌خوریم بلکه از آن به عنوان ایل کوچکی نام برده است. در شجره تراکمه آمده است: «قراغازی‌بیگ چهار فرزند داشت. اول: اؤگۆرجیک آلپ، دوم: سوراجیق، سوم: دودق، چهارم: قباجیق... اؤگۆرجیک شش فرزند داشت. آنها سه بار دو به دو دوقلو به دنیا آمده بودند:

بردی، بوقا، یک دوقلو

اوسار، قوسار، یک دوقلو

یایچی، دینگلی، یک دوقلو

بردی دو فرزند داشت: یکی قوُلمی نام داشت و دیگری قوُل‌حاجی. فرزندان قولمی ایل یوموت و ایل قلتاق هستند[1].

ممکن است یوموت‌ها در ناحیه‌ی بالقان-مانگقیشلاق از گردهم آمدن گروه‌های مختلف ایل سالیر بوجود آمده باشند. برای این ادعا می‌توانیم دلایل ذیل را بیاوریم: اولاً، ابوالغازی یوموت را از فرزندان سالور می‌داند. ثانیاً، طوایف أرساری، ساریق و تکه و یوموت در قرن 16 م. اتحادیه‌ای به نام «داشقی سالیر» بوجود آورده بودند. ثالثاً، نام قوُلتاق که برادر یوموت به شمار می‌رود به عنوان یکی از تیره‌های طایفه‌ی سالیر و أرساری به شمار می‌رود. به غیر از این، بسیاری از نام تیره‌های یوموت در این دو طایفه نیز به چشم می‌خورد[2].

وجه تسمیه یوموت:

درباره پیدایش نام «یوموت» و مفهوم آن در تحقیقات علمی نظرات مختلفی داده شده است.

دانشمند ترکمن نظر یومودسکی Nazar Ýomudskiý عقیده دارد که وی از نبیره‌های سالیرقازان است و فرزند سؤیۆن‌خان که در اواخر قرن 12 و اوایل قرن 13 م. می‌زیسته است، می‌باشد. بدین ترتیب به نظر وی نام این طایفه از نام شخص گرفته شده است.

دانشمند مردمشناس دیگر به نام آتا جیقی‌یف Ata Jykyýew درباره‌ی مفهوم یوموت این دو روایت را از مردم نقل می‌کند:

روایت اول: این نام مرکب از «یوْوم ایت» ýowm it به معنای «ایت یاتاغی/ لانه‌ی سگ» است. روایت اینگونه است که مادری مخفیانه فرزندی بدنیا می‌آورد و آن را قنداق می‌بندد و در لانه سگ می‌گذارد. این پسر بزرگ می‌شود و صاحب ایلی می‌شود. این ایل را نخست یوْوم‌ایت ýowm it و بعد یوْوموُت ýowmut و در نهایت یوْموُت ýomut می‌گویند.

روایت دوم: این کلمه از «یوْو» ýow (دشمن) و «موُت» mut («مات/ mat») ترکیب یافته است به معنای شکست‌دهنده‌ی دشمن.

از نظر علمی این دو روایت نمی‌تواند درست باشد. آرمینی وامبری Arminiý Wamberi دانشمند مجار که در اواسط قرن نوزدهم میلادی به منطقه‌ی ترکمن‌ها مسافرت کرده است می‌نویسد: «یوْم» ýom در زبان ترکی قدیم به معنای «ایل، طایفه، مردم، گروه» است و پسوند «-وُت» -ut (پسوند کثرت) بدان افزوده شده است. گرچه لفظ «یوْم» ýom در زبان ترکمنی امروزی موجود نیست ولی به شکل «یوُم»ýum در کلمات: «یوُماق» ýumak (کلافه نخ، گلوله‌ی پشم)، یوُمروُق ýumruk (مُشت)، یوُمری ýumry (مدوّر)، یوُمالاق ýumalak (گرد)، یوُموُرتغا ýumurtga (تخم، تخم مرغ) به چشم می‌خورد. در ترکی اویغور، یوُموُت ýumut به معنی اجتماع، جمعیت و گروه است. در زبان ترکی قدیم، یوُمغی ýumgy و یوُمغی‌لیغ ýumgylyg به معنای اجتماع، جمع و گروه است. هون‌ها Gun که ترک‌تبار بودند و 2200-2100 سال پیش از این می‌زیسته‌اند را یوْموُت ýomut نیز می‌گفتند. هون Gun نیز به معنای ایل و گروه است. واژه‌ی مرکب ایل-گون il-gün اکنون در زبان ترکمنی به معنای مردم و ایل می‌باشد.[3]


تقسیمات طایفه‌ای یوموت

در تحقیقات ج. آمان‌ساری‌یف به سال 1954 م. یوموت‌های داش‌حوووض اینگونه تقسیم شده است[4]:

طایفه‌ی یوموت به دو شاخه‌ی بایرام‌شالی (اؤتلی‌تمیر) و قاراچوُقا (قوُتلی‌تمیر) تقسیم می‌شود.

شاخه‌ی بایرام‌شالی به چهار زیرشاخه‌ی اؤکوزöküz ، سالاق Salak، اوْرسوُقچی Orsukçy، اوُشاق تقسیم می‌شود. در تحقیقات آ. گلدی‌یف که به سال 1966 م. بر روی یوموت‌های بالقان (آق‌آتابای) کار کرده است، ایگدیر را نیز به شاخه‌ی بایرام‌شالی افزوده است.

زیرشاخه‌ی اؤکوز به دو تیره‌ی آق‌اؤکوز و قارااؤکوز تقسیم می‌شود.

تیره‌ی آق‌اؤکوز به زیرتیره‌های: غُلام، چمچه‌باغشی، گۆربه، قارابگجه، قوُتلوُبای و آقجا تقسیم می‌شود.

زیرتیره‌ی گۆربه به: آق‌قارین، قارایانگاق، کِل، شوْوبردی و چیکجه تقسیم می‌شود.

آرال‌لار از قارایانگاق و گیرراز از چیکجه منشعب می‌شود.

تیره‌ی قارااؤکۆز به زیرتیره‌های: چیگ، کؤر، یِرکی (به: چینگریکلی، جوْندوُل‌اؤکۆز و قویروقلی یرکی) مارابا، کؤنه کؤپِکچی، گؤت‌آشاق تقسیم می‌شود.

تمّأکی‌چی از جوْندوُل‌اؤکۆز، و تاغان‌بای، قوُرچوُق و غَصّاب‌لار از قویروقلی یرکی منشعب می‌شود.

زیرشاخه‌ی سالاق به سه تیره‌ی: توْپچوُلار، آق‌سالاق و قاراسالاق تقسیم می‌شود.

تیره‌ی آق‌سالاق به زیرتیره‌ی: کؤولی،بویون‌باش،بگ‌لر، کأکیلیک‌لر، یوْلما، سوْزما، قارابِلِم (قارابلم به بادا، و بادا به پوْرسی‌بادا منشعب می‌شود)، زَمان‌لی، اوْونوُق‌لار تقسیم می‌شود.

تیره‌ی قاراسالاق به زیرتیره‌ی: چینگان Çiňňan، آنّاشالی، اۆکر، آیلاق‌لار، کؤسه‌لر، مۆجه‌وۆر، قاضی‌لار، مأمه‌لر تقسیم می‌شود.

زیرشاخه‌ی اوْرسوُقچی Orsukçy به تیره‌های: جُنید Jüneýit، وکیل‌کِل، قیریمسا و قاراخوْجا تقسیم می‌شود:

تیره‌ی جنید به زیرتیره‌های: قاشی، وارانگ، قاراقچی، لُقمان، ترنه، کؤجه، سردار، کۆرت، قوُلاجی Gula:jy، قوْلاق، شالغام، چاریقلی و قیللی تقسیم می‌شود.

وکیل‌کل Wekilkel به زیرتیره‌های: وکیل (به آلینجاشیطان A:lynjaşeýtan، میرعلی، چیل‌لر و عبدی‌سلیم‌لی منشعب می‌شود)، کؤرگؤوره (به آق‌گؤوره و قاراگؤوره منشعب می‌شود)، مأرِم (به تات‌لار و نسیه منشعب می‌شود) و قاراداشلی (به گیجِّک‌لر Gijjekler، تمیراوغلی و بأش‌آتااوغلی منشعب می‌شود) تقسیم می‌شود.

تیره‌ی قیریمسا به زیرتیره‌های: اوْووُش، چأگه‌لی، چارشانگّی، آق‌یال، مِچگه‌ی، کِمکی Kemki، دألی، قاقماچ‌لار، یاغلی و تلپکلی تقسیم می‌شود.

زیرشاخه‌ی اوُشاق Uşak به تیره‌های: حاجی، باراق، تلبه، تِمِچ، قارابویون و قارساق تقسیم می‌شود.

تیره‌ی حاجی به زیرتیره‌ی تامدیرلی تقسیم می‌شود.

تیره‌ی باراق به زیرتیره‌های: قاراباراق، آق‌دۆیه‌لی (به تارخان منشعب می‌شود)، بگ‌آتااوْغلی، بگ‌لر و سؤیۆنجِک تقسیم می‌شود.

تیره‌ی تلبه به زیرتیره‌های: قاراقچی، کل‌لر، گؤکجه و چِبشِک‌لر تقسیم می‌شود.

تیره‌ی تمچ به دو زیر تیره‌ی مُلّاکؤسه (به چال‌لار، قوْوالدانگ‌لار Gowaldaňlar، آتالیق، ملاکؤسه منشعب می‌شود) و چاقشِتلی Çakşetli (به آنّاآتااوغول، باباچالاتااوغول Babaçalataogul، کۆرِن و کرون‌باشی منشعب می‌شود) تقسیم می‌شود.

تیره‌ی قارابویون به زیرتیره‌های: لابالار Labalar، اوُسسانگقی‌لار، دألی‌لر، سؤیلۆبِگ و اسنجه [اسنجه به هارازچی و حالفا Halfa منشعب می‌شود] تقسیم می‌شود.

تیره‌ی قارساق Garsak به زیرتیره‌های: سردار، آغارلار، قابانگ‌لار، کۆرّه‌لر، قارالار، بالیقچی‌لار تقسیم می‌شود.

شاخه‌ی قاراچوقا به دو زیرشاخه‌ی جعفربای (شِرِف) و آق‌آتابای (چوُنی) تقسیم می‌شود.

زیر شاخه‌ی جعفربای به تیره‌های: قوْجوُق Gojuk، باغا، بَهِلکه Bähelke و ماشریق تقسیم می‌شود.

تیره‌ی قوجوق به زیرتیره‌های: قیزیل، دانگریق، قوُراما، ماراما، آقجاقارین، داشلار، داز، قوُللار، قیریق Gyryk تقسیم می‌شود.

تیره‌ی ماشریق به زیرتیره‌های: آلاگؤز، توْغداری، نِفِره Nefere، قاراچاقان و دأده‌که‌لر Dädekeler تقسیم می‌شود.

زیرشاخه‌ی آتابای به تیره‌های: ایمیر، قان‌یوْقماز و دۆیه‌جی تقسیم می‌شود[5].

در تحقیقات آ. گلدی‌یف که بر روی یوموت‌های بالقان (آق‌آتابای) انجام داده است، «زیرشاخه‌ی آق‌آتابای (چوْنی) به دو تیره‌ی: آق و آتابای تقسیم می‌شود.

تیره‌ی آق به زیرتیره‌های: اوزین‌آق و قیسغا‌آق تقسیم می‌شود.

زیرتیره‌ی اوزین‌آق به: ساقاوی (به: دیل‌لی‌لر، لال‌لار، کچجه‌لر)، گؤک (به: آلام، اِگره)، حبیب‌لی (به: هوْووُم‌بابالی Howumbabaly، کؤمک‌لی) تقسیم می‌شود.

زیرتیره‌ی قیسغاآق به: گؤزمأمّت‌لی، یوْلما (به: تۆیس‌یوْلما، قاراساتان، ساریق)، شیرمأمِّت‌لی (به: قیزیل‌لار، کؤسه‌لر، قاراقوُل‌لار)، بای‌لار (به: پزّه، قیزیلجا) تقسیم می‌شود.

تیره‌ی آتابای به: آشیرگؤک، داز، تاتار، دۆوۆنچی (به: قاراجاآرتیق‌لی، ساروان‌لی)، کؤچِک، ایمیر، تانا (به: ولی‌بای‌لار، قوُلاش‌لار، بکداش، آق‌تانا، قاراتانا)، قان‌یوْقماز، کسه‌آرقا (به: کؤسه‌لر، پارسی‌لار، نأزمنگلی)، باتراق، قوجوق، مأمِّد‌علی‌لیق (به: اوُسسانگقی‌لار، قوْوشاق‌لار، گۆلِک‌لر، قیرادانگ‌لر Gyradeňler، نأس‌لر) و تمک تقسیم می‌شود»[6].

گ. ای. کارپوف در تحقیقات خود که به سال 1925 انجام گرفته «یوموت بن سالیر را به دو شاخه‌ی قوتلی‌تمیر (قاراچوقا) و اؤتلی‌تمیر (بایرام‌شالی) تقسیم می‌کند.

شاخه‌ی قوتلی‌تمیر (قاراچوقا) به چونی (آتابای) و شریف (جعفربای) تقسیم می‌شود.

چونی (آتابای) به: آق‌آتابای، تاتار، یوُلشا؟، گۆجۆک، قان‌یوقماز، قوْچاق؟، ایگدیر، بادراق، اِیمیر، دات؟ تقسیم می‌شود.

شریف (جعفربای) به: یارعلی (به: ایری‌توماچ، اوْونوُق‌توماچ، قیزیل، بوُرقاز، آریق، ساقاللی)، نورعلی (به: توُراچ، قیل‌قویروق، تۆرّۆک، چوْقان، پانگ، کؤر، کلته، قارااینجیک، کم‌قویونلی‌کؤر)، قارّاوی، بَهِلکه، دأجی؟، ییلغای، باغا، ماتریق Matryk، قوُجوق تقسیم می‌شود.

اؤتلی‌تمیر (بایرام‌شالی) به چهار تیره‌ی: سالاق، اؤکۆز، اوْرسوقچی و اوُشاق تقسیم می‌شود.

سالاق به آق سالاق (به: بویون‌باش، مأمه‌لی، کأکیلیک، یوْلما، سوْزما)، قارا سالاق (به: بگ‌کؤسه، آیلاق-آنّاشالی، کؤولی‌چینگّان، مۆجه‌وۆر) تقسیم می‌شود.

اؤکۆز به آق اؤکوز و قارا اؤکوز تقسیم می‌شود.

اوْرسوقچی به: وکیل‌لی‌کِل، آلینجاشیطان، کؤرگؤوره، میرعلی، قیریمسا، جُنید، قاراقوْجا تقسیم می‌شود.

اوُشاق به: باراق، تمچ، قارساق، تلبه، قارابویون و حاجی تقسیم می‌شود»[7].

در تحقیقات عبدالرحمن آخوند تنگلی آمده است:

«نسب یوموت اینگونه است: اوغوزخان شش پسر به نام‌های: گۆن خان، آی‌خان، ییلدیزخان، گؤک‌خان، داغ خان و دنگیزخان داشته است... سالور خان پسر داغ‌خان است. پسر سالور خان: تِمۆر. پسر وی: ارغه. پسر وی: ارغیل. پسر وی: ایرماق. پسر وی: بکاشجی. پسر وی: توقه‌خان. پسر وی: کۆمۆش خان. پسر وی تمۆر تؤره. پسر وی: قره‌خان. پسر وی: طالب. پسر وی: سالور قازان بابا. پسر وی: اوت‌گؤزلی اورس. پسر وی: حیدر غازی. پسر وی: آینال غازی. پسر وی: قلال (طلال) قاضی. پسر وی: بویچی ماضی (پورنوچی غازی). پسر وی: بیشام غازی. پسر وی: قره آچ (قراچ بک). پسر وی: اؤره ماضی (قره غازی بک). وی چهار پسر داشته است: قوارجیق، دَودِق، قوباجوق و اوغورجیق (اکورجیک الغ بک)... اکورجیک بن قره غازی بک شش پسر دو قلو داشته است: اوسار و قیسار (ترکمن‌های اسکی و خطب فرزندان ایندو هستند)، یاجی و دنگلی (ترکمن‌های قاراگؤل فرزندان ایندو می‌باشند)، بوکه و بردی. بردی دو پسر به نامهای قولمی و قول‌حاجی دارد. قولمی دو پسر به نام‌های یوموت و قولتاق دارد. یوموت دو زن به نام‌های کؤسه دختر أرساری و قاراساچ داشت. یوموت از قاراساچ پسری بدنیا آورد به نام اوشاق. طایفه‌ی اوشاق از وی است. یوموت از کؤسه دو پسر به نامهای قوتلی‌تمیر و اؤتلی‌تمیر (طایفه‌ی بایرام‌شالی از اوست) بدنیا آورد. بایرام‌شالی به: اؤکوز، سالاق (به: الچک‌لی، اوزین‌لی، اوْونوقلی، زمان‌لی) و اورساقچی تقسیم می‌شود.

قوتلی‌تمیر که طایفه‌ی قاراچوقا از اوست، دو زن داشت: از زن اولش ویس و از زن دومش سردار و محمد بدنیا آمدند. قوجوق پسر ویس است. طایفه‌ی قوجوق ازوست. قوجوق به: هیوه‌چی، کأکه، ماراما، قیرق قوجوق، آقچالی، قوراما و قاراتپه تقسیم می‌شود.

کأکه به: عربلی، قاراحاللی، قاراقاشلی، یگ‌لر، گچی توقار و اولی توقار تقسیم می‌شود.

هیوه‌چی به: قاراقوجوقلی، مولشلی، باغشی، تومن‌آقا، آق‌تاشاق، چوری تقسیم می‌شود.

قیرق قوجوق به: قیرق‌لار، آقچالی، چپرلی، ساقلی، کؤرلر تقسیم می‌شود.

ماراما به: آق‌قارین، دانگریق و قوراما تقسیم می‌شود

شرب پسر سردار است. طایفه‌ی شرب از اوست. شرب دو زن داشت که از هر کدام دو پسر بدنیا آمد. از زن اول: بهلکه و غَرَّوی و از زن دومش: دولت و باشلی‌قارا بدنیا آمدند.

بهلکه شامل: چای، شأنیک، کِل، یافار، قارا، سرینسی، ییلان‌گؤرن‌لر، توُروُنچ، اشک‌باش، یۆنگلی، کوتیلی، توریق، یاسی، قولاقلی، قالمیق، قاراکوتی، ماناغر، یانیق.

غروی شامل: قارامشک، قولاق، قوتلی‌بایلی، کؤسه، یاپبانگ، آریق، اوکوز، اوغورجالی.

دولت شامل محمد است و آن به: باغا، ییلغای و جعفربای تقسیم می‌شود.

باشلی‌قارا شامل: دویه‌جی (=دوجی) و آن به: میاود، اؤدک، خیوه‌لی، قاراداغلی، ایچمک، پرّان، عبدال، پهلوان، اورس،گرگانلی، گری (به: چؤپ‌باش، قاراچوگانچی، شهرچی، آق‌قلاچی) تقسیم می‌شود.

باغا به: کسه، چافار، قاراقوشلی، قورقاجیق، ناغدیلی، کدجه، [آقجالی، بگ][8] تقسیم می‌شود.

ییلغای به: اوْونوق، چورش، کلّه، سیدلر، ساری‌تلپک، کدجو، چورسی، قیرلار، ساقغار و میرزاعلی تقسیم می‌شود.

جعفربای به: هوزعلی، شیرعلی، نورعلی، یارعلی تقسیم می‌شود.

نورعلی بن جعفربای به: کؤتۆک، پانگ، آنّادولت، محمدکؤر تقسیم می‌شود.

آنّادولت به: قاراجا، کلته (به: آچ، آغزی‌قیشیق، چیگیت‌لی، زاهدلی) و قارااینجیک (به: کوسه‌لی، گؤکجه‌لی، آنّاقربانلی، صیادلی، کچه‌بالدیر) تقسیم می‌شود.

طایفه‌ی کؤر از محمدکور است که به: تونگلی (به: کورمحمد و آن به: سؤیون‌قلی و اسن قولی تقسیم می‌شود) و توکال (به: توراچ، تۆرّۆک، قیل‌قویروق، کم)

اسن‌قلی به: کؤرلر، خوجه‌نظر، قویونلی، قارادوداق، بگنچ‌علی و قیات (به: هاشمنلی، کۆرد) تقسیم می‌شود.

سؤیون‌قلی بن محمدکؤر بن تونگلی به: قاراحاسیم و قارامامیش تقسیم می‌شود.

یارعلی بن کؤتۆک به تیره‌های: قیزیل، آریق، کل، چوگان،قاراقول، ساقغاللی و توماچ (به: اوْونوق و ایری [به: دولت‌بردی‌لی، شاذیرلی، ایش‌محمدلی، اکاریم، مله‌لر، چۆنک]) تقسیم می‌شود.

چونی فرزند محمد بن قوتلی تمر بن یوموت است. طایفه‌ی چونی ازوست. طایفه‌ی چونی به سه قسمت تقسیم می‌شود: خدرقلی (طایفه‌ی ایگدیر و کوچک ازوست)، الیاس‌قلی (طایفه‌ی قان‌یوقماز ازوست)، محمدقلی (فرزند وی: احمد [طایفه‌ی داز و بدراق ازوست] و حاجیم (= عجم) (فرزند وی: میرقلی [طایفه‌ی قانگیرما ازوست] و شاه‌قلی [فرزندان وی: 1. مدد، طوایف یلمه ازوست، و این طایفه شامل: تویس، قاراساتان، گاور، ساریق و [حارلار][9] است. 2. خدای‌بردی. طایفه‌ی آق ازوست. و شامل: شاه‌محمد (اوزین آق که شامل: ساقاوی، حبیب‌ [= حبیب‌لی] و گؤک است) و جان‌محمد (قیسغا آق[10] شامل: شیرمحمد و گویزمحمد است]).

ساقاوی شامل: اوقچی‌یاریم موسی (شامل: مرگن‌لر، اوستالار، بارلی‌لار، [تیل‌لی][11])، چوپان اوستا (شامل: شُکرلی، [لال][12])، چؤپ‌باشلار، یالقاپ‌لار، قارابی‌لی، پشّه‌لر است.

حبیب‌‌لی شامل: سلطان‌لی، هویم‌بابالی، میرزاجیک، چاقان، [قانگیرلیجا، اؤیده‌یوق][13] است.

گؤک شامل: سورت، یگره، کؤسه، کۆرد، آلام، نارآغیز، انگِگی سارغیلی، اؤکوزلر، مشرق (=ماشریق) است.

شیرمحمد که طایفه‌ی شیرمحمدلی ازوست شامل: کؤرلر، قاراقول‌، کچجه‌لر، نفتچی‌، قیزیل‌ساقغال‌، کؤسه‌لی، خرص‌لار، ده‌یک‌چی است.

گوزمحمد (=گویزمحمد) که طایفه‌ی گوزمحمدلی است شامل: بای‌لار، پزّه‌، قیزیلجا است.

طایفه‌ی بدراق شامل: قولاق، جاغتای، باش‌آغیز، چوره، ورّا، گوجی، ساریچال (=سارچال) است.

طایفه‌ی داز شامل: توغدری، قاراکرّی، قیزیل‌لی، کۆیزه‌لی، قاراباش، پاقّا، چین‌سولی، قیلیچ‌قوتورلی، گوله‌گینجه، کۆرد، آل‌قوُللی، عنایت.

طایفه‌ی قان‌یوقماز شامل: سارلی، قیزیلجا، سارجه‌کؤر، اسکندرلی، بورقاز، هلاکی است.

طایفه‌ی ایگدیر شامل: قاراسارلی، قایی، اؤدکلی،، هورن، قاراارکک‌لی، آق‌ارکک‌لی، یگه‌لک‌لی است.

طایفه‌ی کوچک شامل: یاغمیرلی، اوستاجیق، خرطوم، یاسسی‌دابان، تات‌کؤسه، گوت‌گوی، آرسلانجیق، گؤتی‌قارا است.

از محمدقلی قاراشور بن شاه‌قلی دو طایفه منشعب می‌گردد: آتابای و محمدعالی.

از آتابای به تیره‌های: هوزقیزیل، تمک، سارجالیق، محمدقلی (طایفه‌ی کسه از اوست)، آغساق‌صحنه (به: صحنه، سوقی، یامپی)، خان محمد تقسیم می‌شود.

از محمدعالی (طوایف محمدآلیق ازوست) به: اوستانگقی‌لار، قوْوشاق‌لار، قولاق‌لار، قیرادنگ‌لر، آل‌جلیل، آل‌هوز، کم‌کور، گرکز تقسیم می‌شود.

خان محمد به اوده‌میش (طایفه‌ی کسه‌آرقا از اوست) و مراد تقسیم می‌شود.

کسه‌آرقا به: چوماتار، ماخیر، نیازمنگلی، پارسی، خاغسلی، آغساقلی، قارالار تقسیم می‌شود.

مراد به سه تیره: مامیش (طایفه‌ی دوگونچی ازوست که به: عالینگقی، ساروانلی، قاراجاآرتیق‌لی)، آتاش (طایفه‌ی لابغا ازوست)، ولی‌بای (طایفه‌ی عاشورگوزی‌گوک ازوست و تاناقربان ازوست) تقسیم می‌شود.

تاناقربان که طایفه‌ی تانا ازوست به: قارالار، مایور، بکداش، چالالار، کنکرلر، لابغا، آبانگقی‌لار، قاراداشلی، توپلاما، توقلی، قوْوشوُت‌لی، ولی‌بای‌لی، [دألیجه][14] تقسیم می‌شود.»[15]


[1] بنگرید به: شجره تراکمه، ابولغازی بهادرخان، مترجم: آنّادردی عنصری، چاپ اول، انتشارات ایل‌آرمان، 1383.

[2] شجره‌ و نسب‌نامه‌ طوايف‌ تركمن‌، سلطانشا آتانيازوف‌، عشق‌آباد، انتشارات‌ توران‌-1،1994، ص 143.

[3] همان مأخذ، صص 143-144.

[4] گویش‌های شمالی لهجه‌ی یوموتِ زبان ترکمنی، ج. آمان‌ساری‌یف، دست‌نوشته، عشق‌آباد، 1954 م.

[5] شجره‌ و نسب‌نامه‌ طوايف‌ تركمن‌، سلطانشا آتانيازوف‌، عشق‌آباد، انتشارات‌ توران‌-1،1994، صص 264-265.

[6] همان مأخذ، ص 266.

[7] همان مأخذ، ص 263.

[8] ایندو طایفه در شیرین بیان در شجره‌ ترک‌زبان وجود ندارد.

[9] در شیرین بیان در شجره‌ ترک‌زبان وجود ندارد.

[10] طوایف شیرمحمدلی، گؤزمحمدلی، پزّه، قیزیلجا و یولما را قیسغاآق می‌گویند.

[11] در شیرین بیان در شجره‌ ترک‌زبان وجود ندارد.

[12] در شیرین بیان در شجره‌ ترک‌زبان وجود ندارد.

[13] این دو در شیرین بیان در شجره‌ ترک‌زبان وجود ندارد.

[14] در شیرین بیان در شجره‌ ترک‌زبان وجود ندارد.

[15] فضائل‌ التركمان‌، عبدالرحمن‌ آخوند تنگلی قراقچی، گنبدقابوس‌، ناشر نورمحمد آخوند بازيار، 1364. ص 114 و صص 132-119. و شیرین بیان در شجره‌ ترک‌زبان، الحاج عبدالرحمن آخوند تنگلی.

 

سایت نسب‌شناسی طوایف ترکمن

www.Shejere.com

استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.