جستجو

محمدعلی‌شاه در خواجه نفس

نویسنده : عبدالقادیر آهنگری

 

محمد علی شاه قاجارچون خواجه نفس که در کرانه‏‌ی‏ شرقی دریای خزر قرار دارد برای مدتی‏ کوتاه پایگاه محمد علیشاه قاجار قرار گرفته‏ بود، آن محل توجه مرا بخود جلب کرد و تصمیم گرفتم با یکی از معمرین آن آبادی‏ تماس بگیرم تا اگر ایشان خاطره‏‌ای درباره‏‌ی‏ زمان اقامت محمد علیشاه در آنجا داشته باشد برایم بگوید تا آنرا به مجله‏‌ی وزین خاطرات‏ که وظیفه‏‌ی روشن ساختن گوشه‏‌های تاریک‏ تاریخ معاصر ایران را دارد ارسال دارم. آن‏ آرزو برآورده شد زیرا آقای حاج الیاس‏ بکجانی که از معمرین و محترمین آن آبادی‏ است معرفی شد و بنده از گنبد کاوس بسراغ‏ وی به خواجه نفس رفته مطالب ذیل را از زبان او تهیه کرده‏‌ام:

«با اینکه هفت سال بیشتر نداشتم از وقایعی که در محل ما اتفاق می‏افتاد تا حدی‏ با خبر بودم زیرا خواجه نفس کوچک بود و خبرها زود منتشر می‏گردید.

در سال 1328 هجری محمد علیشاه‏ از طریق کومش تپه به خواجه نفس آمد و اینجا را مرکز حکومت خود قرار داد.از ترکمن‏ها نیز دعوت نمود که از حکومت او پشتیبانی نمایند.

ترکمن‏ها که عادت دیرینه‏‌ی شاه‌دوستی‏ داشتند و خبر نداشتند که او آن کسی نیست که‏ از ایشان بعلت این کمک قدردانی کرده و به‏ حقوق اجتماعی آنان یعنی اجرای قانون و حکومت دموکراسی توجهی کند و دیگر رژیم‏های قدیمی فرسوده شده و آنان نیز باید همانند مردم سایر کشورهای پیشرفته و آزاد دارای حق اجتماعی باشند. بعلت این بی‏خبری‏ عده‏‌ای از ترکمنان که از آن تحولات بی‏ اطلاع بودند دعوت وی را پذیرا شدند و ایشان از شرقی‏‌ترین مناطق ترکمن‏‌نشین‏ ایران یعنی از گرگان گرفته تا خواجه نفس به‏ کمک وی آمدند البته در آن دوره کسانی هم‏ بوده‌‏اند که اوضاع را درک کرده و مخالف‏ محمد علیشاه و استبداد وی بوده‏‌اند ولی جرأت‏ ابراز عقیده نداشته‏‌اند و اگر این جرأت پیدا می‌شد گرفتار می‌شدند.


 

محمد علیشاه به خواجه نفس آمد. در ساختمان شوخ حاجی(شیخی) که اکنون‏ هم وجود دارد اقامت گزید و آنجا را مرکز فرماندهی خود قرار داد.

اولین اقدام مهم محمد علیشاه جنگ‏ با سردار اکرم حاکم استرآباد بود. سردار اکرم شکست یافته دستگیر شد و او را به‏ خواجه نفس آوردند و محمد علیشاه دستور داد که او را بقتل برسانند ولی خوانین ترکمن‏ بخصوص شوخ حاجی میزبان شاه وساطت‏ می‌کنند و بخاطر آنان سردار اکرم بخشوده‏ میشود. چون سردار اکرم اظهار ندامت کرده‏ بود محمد علیشاه وی را در مقام سابق خود باقی میگذارد بشرط اینکه از او تبعیت نماید و مالیاتی را که قبلا به تهران می‏فرستاد من‌بعد به خواجه نفس بفرستد.

در این ایام از طرف مجلس (مشروطه‏ خواهان) یکی از بختیاریها بنام سردار ماهی(؟) مأمور جلوگیری از پیشروی محمد علیشاه میشود و بندر گز را مقر فرماندهی‏ خود قرار میدهد. سردار ماهی برای مدتی‏ به وظیفه‏‌ی خود عمل کرده بندر گز را حفظ میکند طرفداران محمد علیشاه حدود یکی‏ دو ماه اول را به شبیخون و غارت شبانه و آدم دزدی مشغول میشوند. گاهی یکی از افراد سردار ماهی را کشته و کله‏‌ی بریده‏‌ی‏ او را به خواجه نفس می‏آوردند و در محلی‏ معین می‏‌آویختند.

سپس حمله‏‌ی قطعی به بندر گز آغاز شد. از طریق خشکی و دریا بر آنجا حمله‏ کردند، هفت خان از خوانین ترکمن باعث‏ شکست سردار ماهی شده بودند. اسم همه‏‌ی‏ آنان را بخاطر ندارم ولی آنهایی که بیاد دارم‏ امانگلدی ایمر، قراچوپان یلقی، قربان شیخ، قربان هوکورد، و نفس سردار بوده‏‌اند. درین جنگ سردار ماهی شکست‏‌خورده تسلیم‏ شد و از آن پس از طرفداران محمد علیشاه‏ گردید، حدود ششماه که خواجه نفس‏ پایگاه محمد علیشاه بود اغلب سرداران و خوانین مازندران از جمله سردار جلیل‏ (حاکم ساری) علی اصغر خان(حاکم داغ‏ مرز)،غایر خان(حاکم نوکنده) و سردار اکرم (حاکم استرآباد) و...به اطاعت‏ محمد علیشاه درآمدند و حراج و مالیات را به خواجه نفس می‏فرستادند.محمد علیشاه‏ از مالیاتی که در منطقه‏‌ی نفوذ خود می‏گرفت‏ حقوق طرفداران و مأموران خود را می‌پرداخت، البته وزیر مالیه او در آن هنگام‏ حاجب الدوله نامیده میشد و سرداری کل سپاه‏ را ارشد الدولیه بعهده داشت. همچنین او در آن هنگام بهمراه خود مشاوران روسی نیز همراه داشت.

محمد علیشاه پس از اینکه موقعیت خود را درین منطقه مستحکم کرد، طرفداران‏ خود را برای باز پس گرفتن تخت از دست‏ رفته به تهران فرستاد ولی نیروهای اعزامی‏ او در حدود گرمسار شکست خوردند و ارشد الدوله فرمانده آنان کشته شد.

ترکمن‏ها که سردار خود را از دست‏ داده بودند فرار را برقرارتر ترجیح دادند. محمد علیشاه که از نقشه‏‌ی خود نتیجه‏‌ی‏ دلخواه را نگرفته بود اندوهگین بود تا اینکه‏ بنا به دستوری که از نیکلای دوم می‏رسد مجبور به مراجعت به روسیه می‏گردد. چندی‏ قبل از حرکت او کشتی‏‌های روسی در نزدیکی‏ خواجه نفس پهلو می‏گیرند و محمد علیشاه‏ شبانه با آن کشتی‏ها ایران را ترک می‏کند. محمد علیشاه در مدت اقامت خود تا هنگام‏ حرکت مبلغ 18 هزار تومان به شوخ حاجی‏ بدهکار بود. او یکروز قبل از ترک خواجه‏ نفس به شوخ حاجی میگوید که باید برود بهمین جهت حاجب الدوله مسئول امور مالی‏ محمد علیشاه با شوخ حاجی تصفیه حساب می‏ کند و تمام بدهی محمد علیشاه را به شوخی حاجی‏ می‏پردازد.

پس از رفتن او طرفداران ترکمن وی‏ که از نقاط مختلف ترکمن صحرا به خواجه‏ نفس آمده بودند،متفرق شدند و خواجه نفس‏ دوره‏‌ی آرامی را آغاز کرد.

 

مجله خاطرات وحید، اسفند 1353 - شماره 41

 

به نقل از:

www.noormags.com

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید