تکه
- مشخصات
- مجموعه: طوایف ترکمن
- منتشر شده در جمعه, 09 فروردين 1392 11:19
- تعداد بازدید: 1707
تحقیق از: محمود عطاگزلی
سلطانشا آتانیازوف در کتاب خود «شجره و نسبنامه طوايف تركمن» مینویسد:
«دربارهی تکه – یکی از طوایف بزرگ ترکمن – تا قرن 16 م. در تاریخ نوشتاری هیچگونه اطلاعاتی در دست نیست. در جلد هشتم کتاب دومِ دائرة المعارف ترکمن بر اساس روایت مردمی، تکهها در قرن 13-12 م. در سفلای سیردریا Syrderýa (سیحون) میزیستهاند و بعد گروهی از آنان به سمرقند و گروه بزرگی به بالقان-مانگقیشلاق رفتهاند. اکنون در ولایت سمرقند در بین ترکمنهای نورآتا، تیرههایی همچون تکه و سیچماز وجود دارند که این ادعا را تأیید میکند.
تکهها تا قرنهای 17-16 م. به عنوان طایفهای بزرگ و قدرتمند در صحنه تاریخ ترکمن هنوز ظهور نکرده بودند، چرا که ابوالغازی در کار ارزشمندش به نام شجره تراکمه که به سال 1660 م. به رشته تحریر در آورده است، در بارهی تکهها فقط دو سطر اطلاعات میدهد. در آثار دانشمندان پیش از وی از نام تکه، بعنوان یک طایفه هیچگونه استفادهای نشده است. ابوالغازی اینگونه مینویسد: در بین سالیر شخصی وجود داشت که نامش تویتوتماز Toýtutmaz بود و تکه و ساریق پسران وی میباشند.
ابوالغازی دیگر نامی از تکه نمیبرد، اما اینکه وی تکهها را از ایل سالیر میداند برای ما حائز اهمیت است و این اطلاعات منشأ این طایفه را برای ما نشان میدهد.
پیش از ارائه نظر خود، ما به نظراتی میپردازیم که دربارهی پیدایش طایفهی تکه میباشد:
گ.ای. کارپوف G.I. Karpow عقیده دارد که این طایفه در قرن 16 م. بوجود آمده است، اما در اثر خود به قرون 11 و 12 م. اشاره دارد. تکهها به آناتولی Anadolu از خوارزم Horezm و ساراغت Saragt در قرن 13 م. مهاجرت کردهاند/ در بین مردم قزاق و قرقیز نیز طوایف و تیرههایی به نام تکه وجود دارد. با توجه به این موارد، میتوان اذعان داشت که نام تکه بسیار قدیمی بوده است، چرا که ترکمنها در زمان حرکت سلجوقیان (قرن 11 م.) از قیرقیزها جدا شدهاند و به محل کنونی نقل مکان کردهاند. بدین گونه میتوان گفت که آنان نه بعنوان یک طایفهی بزرگ، بلکه بعنوان گروه کوچکی با همین نام پیش از قرن یازده میلادی بوجود آمدهاند. اگر اینگونه باشد میتوان نظر دانشمند ادیب احمد بکمرادوف را که میگوید واژهی تکه از اتنونیم تۆکه Tüke (توکیو/ Tukýu) هونهای قدیمی است، را درست دانست. این نویسنده برای اثبات ادعای خود میگوید که برخی از آداب و رسوم آن زمان هونها اکنون در بین تکهها مرسوم است. (نگا: نشریه یاش کمونیست، 1985 م.، 20 ژوئیه).
با توجه به نظرات این دانشمندان و با اطلاعاتی که از اتنونیمهای ترکمنی بدست میآید، در باره پیدایش این طایفه این نظر را میتوانیم بیان داریم:
تکهها بعنوان یک طایفه در زمانهای بسیار قدیمی که ترکمنها در صحراهای قرقیز میزیستهاند، بوجود آمدهاند. این نظر را اتنیک تکه که در بین آنها وجود دارد نیز تأیید میکند. دانشمندان اتفاق نظر دارند که این واژه از توتم حاصل گشته است. اتنونیمهایی که از توتمها حاصل گشتهاند، شامل نامهای بسیار قدیمی طوایف و تیرهها میشوند.
گروه بزرگی از تکهها در زمان حرکت سلجوقیان به طرف غرب حرکت میکنند و آنهایی که کوچ نمی کنند در قرقیزها و قزاقها حل میشوند. تکههایی که به مانگقیشلاق آمده بودند، بیشتر در شمال این شبه جزیره، در سواحل یاییق Ýaýyk (اوُرال Ural ) . اِمبادریا Embaderýa سکونت میکنند. این نظر را نام پیشین شهر اورالسک Uralsk، که تکهلی Tekeli بوده است و اکنون در کنارهی رودخانهی یاییق قرار گرفته است، تأیید میکند. در زمان استیلای مغول مناطق یاییق و اِمبا و مانگقیشلاق و بالقان تحت سیطرهی خانات آلتین اوردا بوده است.
دو شاخهی اصلی تکه به نامهای اوُتامیش Utamyş و توْغتامیش Togtamyş از نامهای خانهای آلتین اوردا گرفته شده است و این بیانگر این است که تکهها در آن مناطق زندگی میکردهاند.
نامهای طوایف و تیرهها و روستاهایی که به نام «تکهلی» است در آذربایجان و گرجستان نیز دیده میشود و دانشمندانی چون آ. باقیخانوف، آ. یاکوبوفسکی، م. حاجی خلیلوف و دیگران آنها را طایفهای از ترکمنها بشمار میآورند.
سیاست غاصبانه دولت آلتین اوردا از تکهها افرادی تیرانداز و سوارکارانی جنگجو ساخت. در قرن 15 م. دولت آلتین اوردا به خانات کوچکتری همچون آستراخان Astrahan، کریم Krym، قازان Gazan و سیبیر Sibir تقسیم شد و در کشور جنگهای داخلی به اوج خود رسید. با این اوضاع نابسامان گروه بزرگی از تکهها به غرب ترکمنستان به منطقهی واس Was مهاجرت کردند. پروفسور محمت سارای Mehmet Saraý استاد تاریخ ترکمن مقیم لندن در کتاب خود به نام ترکمنها در عصر امپریالیسم (نگا: نشریه قاراقوم، 1992، شماره 1) مینویسد که تکههای منطقهی مانگقیشلاق به علت هجوم قالمیقهای صحراهای قزاق (مثلاً در سالهای 1639 و 1700 م.) مجبور به ترک این منطقه میشوند.
طوایفی همچون أرساری، یوموت و سالیر که در غرب ترکمنستان میزیستهاند، اتحادیهای به نام داشقی سالیر Daşky Salyr بوجود میآورند. تکهها نیز بعد بعنوان یک طایفهی بزرگ در ترکیب این اتحادیه وارد میشوند. علت اینکه ابوالغازی این طایفه را از سالیر فرزند تویتوتماز میداند نیز میتواند این باشد. بدینگونه میتوان اذعان داشت که تبدیل تکهها از یک گروه قومی کوچک به یک طایفهی قدرتمند در قرون 16 و 17 میلادی صورت گرفته است و منشأ آنان اتحادیهی داشقی سالیر میباشد.
تاریخ طایفهی تکه در این اواخر مشخص است. در قرن 16 م. پس از خشک شدن رودخانه اوزبوی Uzboý، زندگی در اوزبوی و واس دشوار گردید و در نتیجه، تکهها به منطقهی آخال حرکت کردند و مردم ساکن در این منطقه را در قرن 18 م. مجبور به ترک دیار خود کردند و خود جای آنان را گرفتند. با آمدن تکهها از مناطق مختلف، جمعیت آخال رو به فزونی رفت و در قرن 19 م. گروهی از آنان در منطقهی ساراغت-تجن سکونت کردند. در سالهای بین 1857-1855 م. تکهها به رهبری قوْوشوُت خان Gowşut han واحهی مرغاب را بدست آوردند.
میتوان گفت نام تکه از اتنونیمهای بسیار قدیمی ترکمن است و به زمانی برمیگردد که این طایفه، تکه (= بز نر) را بعنوان توتم برگزیدهاند. ممکن است بزرگان طایفهی تکه این نظر ما نپسندند، زیرا آنان اتنونیم تکه را از نام تکهمحمد یا تکیهمحمد که آغاگز طایفه است، میدانند و طایفهی تکه (یعنی اوُتامیش و توْغتامیش) را با یالقامیش که آغازگر طایفهی سالیر است برادر میدانند.
ما نیز مخالف این نظر نیستیم که آغازگر طایفه در حقیقت تکهمحمد بوده و نام تکه از وی گرفته شده است.
در پایان این مقاله لازم است اشارهای داشته باشیم به اینکه در ترکیب عشیرتی صفویه ایران طایفهای به نام تکهلی (تکهلو) وجود دارد. این نام نیز باید با این اتنونیم ارتباط داشته باشد. در ترکیب عشیرتی خضرایلی (خدر ایلی) Hydyrili نیز تکهلچ Tekeleç، در گؤکلنگ تیرهی تکهلی، در بورقازها تیرهی تِکِم Tekem، در أرساری تیره تِکرِن Tekren به اتنونیم تکه برمیخوریم. در آخر نامهای فوقالذکر، پسوند زیادت و کثرت و پسوندهای اسمساز افزوده شده است.»[1][1]
تقسیمات طایفهای تکه
تکهها به سه شاخه اصلی: «اوُتامیش»، «توْغتامیش» و «یالقامیش» تقسیم میشوند.
شاخهی اوُتامیش
شاخهی اوتامیش از طایفهی تکه، به چهار زیر شاخهی «باغشی»، «اۆچ اوروغ»، «سلطان ایز» و «سیچماز» تقسیم میشود.
زیر شاخهی «باغشی» از شاخهی اوتامیش از طایفهی تکه، به تیرههای زیر تقسیم میشوند: یاسمان، سالیق، چلتِک، میریش Mi:riş، قاراداشآیاق، آقداشآیاق، شوْوا، گؤکبای.
تیرهی یاسمان را کارپوف به زیر تیرههای ذیل تقسیم کرده است: مۆرۆشگأر، آژار؟ (آجار؟)، وکیل، اوُروخچی، پِری.
تیرهی سالیق را کارپوف به دو زیر تیرهی ذیل تقسیم کرده است: پیرتالا Pirtala و ماتیر Matyr.
تیرهی چلتِک به زیر تیرههای ذیل تقسیم میشود: اوروشغان، وکیل، آژدار، یۆزباشی، مۆرشۆک.
تیرهی میریش به دو زیرتیرهی پِردانلی و پریلی تقسیم میگردد.
تیره قاراداشآیاق به زیرتیرههای: قیزیلبگ، بگندیک، مۆنچه، گۆرجی، ماتیر تقسیم میشود.
کارپوف قاراداشآیاق را به زیر تیرههای: گؤکبویون و آققوْنگوُر تقسیم کرده است.
کارپوف آقداشآیاق را به زیر تیرههای: گۆرجی، مینچه، بگندیک، قیزیلبگ، شوْوا تقسیم کرده است.
زیرشاخهی «اۆچاوُروُغ» از شاخهی اوتامیش طایفهی تکه، به تیرههای: پرّنگ Perreň، توْپاز Topaz و قارااحمد تقسیم میشود.
زیرشاخهی «سلطانایز» از شاخهی اوتامیش طایفهی تکه، به تیرههای: بای و قابیل تقسیم میشود.
زیرشاخهی «سیچماز» از شاخهی اوتامیش طایفهی تکه، به دو تیرهی حاجیصوفی[2][2] و آقصوفی تقسیم شده است.
تیرهی حاجیصوفی به زیرتیرههای: عرب، باغاجا Ba:gaja، منگلی، قیزیلگؤز، مْلکآمان، بوقورداق تقسیم میشود.
تیرهی آقصوفی به زیرتیرههای: قیر، کؤر (کارپوف: «کِر»)، ساغیر، تۆمن، پِرِّنگ، شاغال تقسیم میشود.
شاخهی توْغتامیش:
شاخهی توغتامیش به دو زیرشاخهی: «وکیل» و «بگ» تقسیم میشود.
زیرشاخهی «وکیل» از شاخهی توغتامیش طایفهی تکه، به تیرههای: قاغشال Gagşal، قانجیق، یوسف، بۆکری Bükri تقسیم میگردد.
تیرهی قاغشال Gagşal به زیرتیرههای ذیل تقسیم میشود: آرلانگ Arlaň (کارپوف: آرلانگّی Arlaňňy)، وارانگ Waraň، ایشغالانگ، بایگلدی (قوُتام Gutam از زیرتیرهی بای گلدی منشعب میگردد)، دوْقچاغا، حَیوان، بالقانقوُلی، قاغشالبگ (کارپوف: قاختالبک Kahtalbek)، گۆرجیاِمِن (کارپوف: Kurdžunek)، آرغین (شاغلا و چپکلی از زیرتیرهی آرغین منشعب میگردد)، کِپگین، باغشی، قارا، بیبیکؤر، آغیباغشی، قالپاق.
تیرهی قانجیق Ganjyk به زیرتیرههای: قاضی، چاریقلی، دوْلان، پال، پوْرسی، اوْووُنجاق، قارامؤجک، گۆنگ تقسیم میشود.
کارپوف قانجیق را اینگونه تقسیم کرده است: اوْجاق Odjok، پِرسیگدی Persigdi، گۆنگ، دوْلانگ Doloň، قاراموْواج Karamowadž، کۆل، چاریقلی، آقیوسف.
زیرشاخهی یوسف از شاخهی توغتامیش طایفهی تکه، به تیرههای: قوُم Gum، دألی (جینلی، کسهباش، ملهدوْنلی، آنگسیزلار، توْقلی از تیرهی دألی منشعب میگردند)، قاراقوْل، پار (توْقلی از پار منشعب میگردد)، غلام (آغریباش از غلام منشعب میگردد)، قارایوسف (پاپان، اوُسسا و ساقاللاق از قارایوسف منشعب میگردد)، قارایؤرمه (مؤکرۆپ، اؤدهبردی و اوُزینلار از قارایؤرمه منشعب می گردد)، تیلکی (ملاآرتیق، آرا، یارلیق، منگلی قارا، شیردی Şyrdy، تیلکی، اوُغوُرلی و محمد آمان از تیلکی منشعب میگردند).
کارپوف زیرشاخهی یوسف از شاخهی توغتامیش طایفهی تکه را به تیرههای: قارایوسف، تیلکی، دألی، حالام، قارایؤرمه، پار، قاراگِل Karagel و باغی تقسیم کرده است.
تیرهی بۆکری به زیرتیرههای ذیل تقسیم میگردد: ساری، دألی، اِرکِک، چال، دؤو، پامان، اورازمحمد، کسهاحمد.
کارپوف «یۆزباشی» و «تۆمن» را جزو بۆکری میداند.
زیرشاخهی «بگ» از شاخهی توغتامیش طایفهی تکه، به تیرههای: قونگور، گؤکجه و آماشا تقسیم میشود.
تیرهی قونگور Goňur به زیرتیرهی «آققونگور» (بادا، آریق، چوْزغوُن از آققونگور منشعب میگردد) و «قاراقونگور» (کۆرته، آریقکؤر، لام قویون، چتهگِن، چاقا Çaka، گؤتیاپان و حار از قاراقونگور منشعب میگردد) تقسیم میگردد.
کارپوف قونگور را به قاراقونگور و قانگرتدین Gaňretdin تقسیم کرده است.
تیرهی گؤکجه Gökje به زیرتیرههای ذیل تقسیم میگردد.: یاری گؤکجه (شامل: تایماز، کۆتی، چوْباغان)، تانگریدان (شامل: چارشاق، قوْتورلار، دألیگؤز، دألی، پولاتکِل، کِل)، قاراگؤکجه (شامل: تارلانگ، سۆنجی، چاماناق، بوْقسول)[تانا از تارلانگ، آقصوفی از سۆنجی، قوْوانگ Gowaň از چاماناق منشعب میگردد).
کارپوف گؤکجه را اینگونه تقسیم کرده است: قوُباش، یاریگؤکجه، قاراگؤکجه، کوْشی Koşi.[3][3]
تیرهی آماشا به زیرتیرههای ذیل تقسیم میشود: کؤجهچیل Köjeçil، قوْشا (شامل: چامان، اوغلان، زِرنگ)، آغیرباش، چارییارلار (شامل: اوْونوُق).
کارپوف آماشا را اینگونه تقسیم کرده است: چالیم، کچجه، گِردوْلیار Gerdolýar، آغریباش، قاضی.
شاخهی یالقامیش
این شاخه، همان طایفهی ساریق است که جداگانه بدان خواهیم پرداخت.
استاد تنگلی تانا در باره طایفهی تکه آورده است:
«اوغوزخان شش پسر به نامهای: گۆن خان، آیخان، ییلدیزخان، گؤکخان، داغ خان و دنگیزخان داشته است... سالور خان پسر داغخان است. پسر سالور خان: تِمۆر. پسر وی: ارغه. پسر وی: ارغیل. پسر وی: ایرماق. پسر وی: بکاشجی. پسر وی: توقهخان. پسر وی: کۆمۆش خان. پسر وی تمۆر تؤره. پسر وی: قرهخان. پسر وی: طالب. پسر وی: سالور قازان بابا. پسر وی: اوتگؤزلی اورس. پسر وی: حیدر غازی. پسر وی: آینال غازی. پسر وی: قلال (طلال) قاضی. پسر وی: بویچی ماضی (پورنوچی غازی). پسر وی: بیشام غازی. پسر وی: قره آچ (قراچ بک). پسر وی: اؤره ماضی (قره غازی بک). وی چهار پسر داشته است: قوارجیق، دَودِق، قوباجوق و اوغورجیق (اکورجیک الغ بک)... اکورجیک بن قره غازی بک شش پسر دو قلو داشته است: اوسار و قیسار (ترکمنهای اسکی و خطب فرزندان ایندو هستند)، یاجی و دنگلی (ترکمنهای قاراگؤل فرزندان ایندو میباشند)، بوکه و بردی. بوکه دو پسر داشته است: آق خان و قره(جه) اسلام . سالور پسر آقخان است. ممکن است طایفهی سالور از وی باشد یا از جد چهاردهم وی سالور قازان بابا و یا از جد بیست و پنجم وی سالور بن داغخان باشد. قرهجه اسلام سه پسر داشته است: ابوکا، تاج، قره حاجی. باقا پهلوان پسر ابوکا است. باقا پهلوان سه پسر داشت: تکه (طایفه تکه از اوست)، آرقا، ساریق.
طایفهی تکه به دو شاخه تقسیم میشود: توغتامیش و اودامیش.
شاخه توغتامیش به دو زیرشاخهی: بگ و وکیل تقسیم میشود.
بگ به تیرههای زیر تقسیم میشود: گؤکجه (شامل دو زیرتیرهی: یاری گؤکجه و قارا گؤکجه)، تایماس، مؤجک، شار (شامل دو زیرتیرهی: شار و یعقوب). شاش آمان (شامل سه زیر تیرهی: کاکو، سرنیک، آجیرباش).
وکیل به دو تیرهی: آق وکیل (شامل زیره تیرهی: شاشین، قارایوسف، جازی، کأن دشیک، قارا، بورماچ، شارون)، قارا وکیل (شامل زیر تیرهی: آریک، کارادشاو، شالیل، قارابوگری، کاکاشال).
شاخهی اودامیش به دو زیر شاخهی: باغشی و سیچمیش تقسیم میشود.
زیرشاخهی باغشی به تیرههای ذیل تقسیم میشود: وانش، سچاگیر، گؤک، سلطان عزیز، برشیس.
زیرشاخهی سیچمیش به تیرههای ذیل تقسیم میشود: اوچروک، پرنگ، قارا احمد، توپاز، میریش، وابه.
به غیر از اینها تیرههای تکه زیادند: بوکری، قانجیق، قارایؤرمه، تیلکی، آماشا، آق کنگّور، قاراکنگّور و جهیدلار، مشدلار، قوللار.
و یادآور میشود که ممکن است طوایف زردلی و نوخورلی هم از طایفهی تکه باشند.
استاد عبدالرحمن آخوند تنگلی در شیرین بیان در شجره ترکزبان دو شاخهی دیگر به نامهای نوخورلی و درگز استخراج کرده است. نوخورلی را از تکه میداند که در جای خود در بارهی آن بحث خواهیم کرد و اما زیر شاخههای درگز عبارتند از: نوخندانلی، بهادرلی، شیخلار، مادوانلی، قاراباشلی، گوراسلی، میهنهلی، أنهولی، ایمیرلی، سؤیون خانی (صاین خانی)، علی ایلی، قاراقویونلی»[4][4]
[1] شجره و نسبنامه طوايف تركمن، سلطانشا آتانيازوف، عشقآباد، انتشارات توران-1،1994، صص 198-201.
[2] حاجیصوفی را کارپوف، خوجاصوفی نوشته است. شجره و نسبنامه طوايف تركمن، ص 267.
[3]شجره و نسبنامه طوايف تركمن، ص 267.
[4]فضائل التركمان، عبدالرحمن آخوند تنگلی قراقچی، گنبدقابوس، ناشر نورمحمد آخوند بازيار، 1364. صص 117-114. و شیرین بیان در شجره ترکزبان، الحاج عبدالرحمن آخوند تنگلی.
سایت نسبشناسی طوایف ترکمن
www.Shejere.com
استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.